مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 18
عنوان مقاله: اخلاق پيــامبر (ص) و ازدواج (همسران پيامبر(ص)) پيشكش عشق خديجه بيوه 40 ساله ثروتمند صاحب جاه و جلال و شوكت كه قبلا «دو شوهر بنام «عيسي بن عابد» و «ابوهاله» داشت و سازمان زندگي هر كدام بوسيله مرگ پاشيده شده بود.» تمام وقايع دوران تجارت از سايه باني ابر آسماني تا بازگشت حيله سعيد بن قمطور را به اضافه پيام فليق راهب نصراني را از غلامش ميسره شنيده بود تصميم مي گيرد تمام موضوع خصوصي خودش را بوسيله اي با ماه و ش بني هاشم در ميان گذاشته، شايد بدين وسيله عرضه عشق نموده باشد. بعد از اين تصميم بود كه به خواهر يا به نقل اكثر مصادر با دوستش «نفيسه» دختر «منيه» گفتگو نموده، خلاصه نفيسه را نزد محمد بن عبدالله روانه ساخت از او پرسيد: چه چيز تو را از ازدواج باز مي دارد؟ حضرتش فرمودند: «من چيزي ندارم كه با آن ازدواج كنم» نفيسه عرض كرد: « اگر من ترا كمك كنم و به جمال و مال و شرف و لياقت فرا بخوانم آيا باز هم پاسخي نخواهي گفت؟» حضرت پرسيدند: «او كيست؟» نفيسه عرض كرد: «خديجه» حضرت پرسيدند: «چگونه؟ » نفيسه پاسخ داد اين را به من واگذار. كاربه اين جا كه رسيد پيامبر موعود به نفيسه پاسخ مثبت داد. «پيشنهاد حضرت خديجه (س) به پيامبر بعد از مراجعت پپامبر (ص) از شام صورت گرفت.» وعده وصل چون شود نزديك آتش عشق تيزتر گردد از لحظه اي كه نفيسه دوست بسيار نزديك و صميمي خديجه براي پيشكش عشق او بنزد محمد بن عبدالله رفتهبود او در اضطرابي غير قابل توصيف بسر برده، لحظه شماري مي كرد تا از انچه نفيسه در پاسخ عرضه عشقش شنيده است مطلع شود. اين انتظار چنان هول و وحشتي را فراهم آورده بود كه به اندك ايامي تمام
مبلغ قابل پرداخت 11,000 تومان