مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 15
زندگينامه ابومعين ناصر بن خسرو بن حارث قبادياني بلخي، معروف به ناصرخسرو، در ماه تير يا مرداد سال ۳۸۲ هجري شمسي در روستاي قباديان در بلخ (در استان بلخ در شمال افغانستان) در خانوادهٔ ثروتمندي که ظاهراً به امور دولتي و ديواني اشتغال داشتند چشم به جهان گشود. در آن زمان پنج سال از آغاز سلطنت سلطان محمود غزنوي ميگذشت. ناصرخسرو در دوران کودکي با حوادث گوناگون روبرو گشت و براي يک زندگي پرحادثه آماده شد: از جمله جنگهاي طولاني سلطان محمود و خشکسالي بي سابقه در خراسان که به محصولات کشاورزان صدمات فراوان زد و نيز شيوع بيماري وبا در اين خطه که جان عدهٔ زيادي از مردم را گرفت. ناصرخسرو از ابتداي جواني به تحصيل علوم متداول زمان پرداخت و قرآن را از بر کرد. در دربار پادشاهان و اميران از جمله سلطان محمود و سلطان مسعود غزنوي به عنوان مردي اديب و فاضل به کار دبيري اشتغال ورزيد و بعد از شکست غزنويان از سلجوقيان، ناصرخسرو به مرو و به دربار سليمان چغري بيک، برادر طغرل سلجوقي رفت و در آنجا نيز با عزت و اکرام به حرفه دبيري خود ادامه داد و به دليل اقامت طولاني در اين شهر به ناصرخسرو مروزي شهرت يافت. وي که به دنبال سرچشمه حقيقت ميگشت با پيروان اديان مختلف از جمله مسلمانان، زرتشتيان، مسيحيان، يهوديان و مانويان به بحث و گفتگو پرداخت و از رهبران ديني آنها در مورد حقيقت هستي پرس و جو کرد. اما از آنچا که به نتيجهاي دست نيافت دچار حيرت و سرگرداني شد و براي فرار از اين سرگرداني به شراب و ميگساري و کامياريهاي دوران جواني روي آورد. در سن چهل سالگي شبي در خواب ديد که کسي او را ميگويد «چند خواهي خوردن از اين شراب که خرد از مردم زايل کند؟ اگر بهوش باشي بهتر» ناصرخسرو پاسخ داد «حکما چيزي بهتر از اين نتوانستند ساخت که اندوه دنيا ببرد» مرد گفت «حکيم نتوان گفت کسي را که مردم را به بيهشي و
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 6,500 تومان