مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 124
مقدمه در دوران باستان، يونانيها، ستارهشناسي را «ملكهي دانشها» ميناميدند. ستارهشناسي مسلماً قديميترين دانشهاست. حتي قبل از آنكه ستارهشناسي به صورت دانشي واقعي در آيد، انسانهاي دوران باستان شيفتهي ديدنيهاي آسمان بودند و خورشيد و ماه را خدايان روز و شب ميدانستند. انسان به زودي دريافت كه ميتواند از خورشيد، ماه و حتي ستارگان براي اندازهگيري زمان استفاده كند، زيرا اين اجرام با گذشت زمان در پهنهي آسمان با نظمي شبيه به حركت عقربههاي ساعت از جايي به جاي ديگر ميروند. مصريها و بابليها 2600 سال قبل از ميلاد، مصريان اهرام سنگي و چند صد سال قبل از آن بابليان «زيگورت»هاي خشت چين خود بنا نهادند، ولي آنها پيش از اين، اندازهگيري طول فصلها با استفاده از خورشيد و ستارگان انجام ميدادند. همچنين مصريان كشف كرده بودند كه با مشاهدهي دقيق طلوع ستارة درخشان شعراي يماني در آسمان صبحگاه ميتوانند زمان طغيان سالانة رود نيل را پيشبيني كنند، زيرا اين امر در تقويم كشاورزي آنها مهمترين رويداد شمرده ميشد. تا اين زمان مصريان در مساحي نيز خبره شده بودند و توانستند با استفاده از ستارگان صورت فلكي دب اكبر (خرس بزرگ)، چهار ضلع هرم بزرگ را دقيقاً در جهت شمال، جنوب، شرق و غرب بنا نهند. مصريان خورشيد را «رغ» (خداي خورشيد) ميناميدند. از آنجا كه گرما و نور خورشيد به زمين حيات ميبخشد. لذا خورشيد مهمترين خداي آنان شد. آنها اعتقاد داشتند كه خداي بزرگ، خورشيد هر روز به هنگام طلوع با سوار شدن در قايقي كه بر پشت الهة آسمان موسوم به «نوت» قرار دارد، از پهنة اقيانوس ميگذرد. همچنين فكر ميكردند كه خورشيد به هنگام غروب كه در زير فرو ميرود، حركت خود را در دنياي تاريك زير آسمان ادامه ميدهد. در طي شب كاهنان معابد با هراس از اينكه ممكن است خورشيد تا ابد از زمين دور شود، براي بازگشت آن به دعا ميپرداختند. آنگاه به هنگام طلوع خورشيد،
قسمتی از محتوی متن پروژه میباشد که به صورت نمونه ، بعد از پرداخت آنلاین در فروشگاه فایل آنی فایل را دانلود نمایید .
« پرداخت آنلاین و دانلود در قسمت پایین »
مبلغ قابل پرداخت 46,500 تومان