مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 22
به ياد خدا به عنوان معلم بايد عميقاً باور داشته باشيم که هر دانش آموز قابليت رشد و يادگيري را دارد به شرط آنکه ما ابزارهاي سنتي ارزشيابي را که بدون توجه به تفاوتهاي فردي، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنيم و ابزاري بسازيم که توانايي ها را شناسايي کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمينه را به گونه اي مهيّا کنيم که نمره گرايي از بين برود و معلم و دانش آموز و اوليا همه به دنبال کيفيت کار باشند نه کميت. بسياري از معلمان نگران اتمام برنامه هاي درسي خود هستند بديهي است بخشنامه ها و دستورالعمل هاي اداري و اجرايي در توليد اين نگراني نقش عمده دارند و باعث افت کيفي کار آنان مي شود. براي رفع اين نگراني بايد چاره انديشي کرد تا کيفيت فداي کميّت نشود.[1] ارزشيابي: هر کاري که قضاوتي به همراه داشته باشد ارزشيابي است که بعضي از مواقع سنجش و ارزشيابي معادل به کار مي روند، اما به واقع هم معنا نيستند. سنجش، اندازه گيري عملکرداست و مشتمل بر قضاوت نيست و اين نقش بر عهده ي ارزشيابي است.[2] در واقع امتحان نوعي ارزشيابي است که طبق اصول معيني انجام مي شود و وسيله اي براي توصيف تغيير رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و پرورش وکمک به بهبود يادگيري است که 7 هدف اساسي را به دنبال دارد. 1- کمک به يادگيري دانش آموز 2- کمک به يادگيري دانش آموز براي آشنايي باهدفهاي آموزشی – درسی 3- برانگیختن رغبت و علاقه ی دانش آموزان به یادگیری 4- تصمیم گیری برای شروع مراحل بعدی تدریس 5-اصلاح روش تدریس 6- ارتقا و طبقه بندی دانش آموزان 7- تصحیح نتایج فعالیّت های فراگیران و دادن بازخورد به آنها.[3] هدف ارزشیابی خدمت به آموزش است، نه در کمین نشستن برای غافلگیر کردن دانش آموز و محک زدن او با معیار آنچه «نمی داند» فرهنگ موفقیّت رامی
مبلغ قابل پرداخت 11,700 تومان