مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 5
مـغـول موقعيت نا مساعد اقتصادي، ازدياد نفوس و بدي آب و هوا، آسياي مركزي را همواره به مهاجرت وامي داشته و اين حركتها در دو جهت صورت مي گرفته است: اول، مهاجرت به جنوب كه باعث تشكيل دولتهاي مختلف در چين گرديد. دوم، مهاجرت به غرب كه در دو سوي شمال و جنوب درياي خزر انجام مي شد . راه شمال خزر هميشه مورد استفاده اقوام آسياي مركزي در طول تاريخ بوده است، ولي راه جنوب خزر، به سبب وجود حكومتهاي مقتدر ايراني، تا انقراض ساسانيان به دست عربها، مسدود ماند. با گسترش تدريجي اسلام در اين قلمرو و قبول آن به وسيله همين اقوام ،راه جنوب خزر نيز براي ورود آنان گشوده شد . اقتصاد شباني حاكم بر اين نواحي ، ضعيف شدن حاكميتهاي مراكز تمدن ، گسترش كشاورزي و محاصره شدن صحرانشينان ، راهي براي آنان جز حركت به سوي مراكز تمدن و ثروت باقي نگذاشت . علت سياسي نيز در حملات صحرانشينان موثر بوده ، ولي نياز اقتصادي عامل اصلي حركتها بوده است. اين حملات تا قرن شانزدهم ميلادي ادامه داشت ، اما بعد از آن ديگر صورت نگرفت . زيرا با پيدايش اسلحه آتشين ، مراكز تمدن قدرت يافتند و تقريبا به عمر حاكميت صحرانشينان در تاريخ خاتمه دادند . مشكلات زندگي، صحرانشينان را مجبور مي كرد كه از راههاي ديگري نيز شكل زندگي خود را بهبود بخشند و تجارت، يكي از راههاي مهم كسب در آمد براي همين اقوام بوده است . راه ابريشم درآمد قابل توجهي براي صحرانشينان تامين مي كرد . اين درآمد ، تنها صرف تامين امنيت و راحتي كاروانها نمي شد، بلكه محافظت از كاروانها در طول راهها هم به عهده صحرانشينان بود . چنگيز در اوايل قرن سيزدهم ميلادي (هفتم هجري قمري) اتحاد قبيله اي خود را تكميل و امنيت راههاي تجاري قلمرو خود را تامين نمود. سپس براي تامين اقتصاد قبايل زير فرمان خود حركت را آغاز كرد. حملات اوليه چنگيز به كشور چين بود كه با سقوط پكن (خانباليق)
مبلغ قابل پرداخت 11,000 تومان