مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 10
علوماجتماعیتاکنوندونوعانسانجدیدوبسیارمسالهسازرابهمامعرفیکردهاست; انسانهاییکهمادرواقعیتروزمرهبهندرتباآنهاروبهرومیشویم: یکیانساناقتصادیودیگریانسانروانشناسی. «انساناقتصادی»جنجالبرانگیز،مصرفکنندهایکهقبلازهرخریدمنافعهزینههارانسبتبهیکدیگرسنجیده،قبلازآنکهتصمیمقطعیبگیردصدهاقیمترابایکدیگرمقایسهمیکندیاکارفرماییکهاطلاعاتموجوددربارهءتمامبورسهاوبازارهارادرذهنخودجمعآوریکرده،تصمیمگیریهایخودرابراساسآنانجاممیدهدوبهطورخلاصهانسانیاستبهتمامیمطلعودقیقاعاقل. «انسانروانشناسی»همانسانیاستکههمیشه،حتیوقتیعملنیکیانجاممیدهد،درحقیقتخواستاربدیوشراست; انسانانگیزههایژرفوناپیداکههنوزباوجودتلاشیکهمیخواهدویرادرنوعیبازیاجتماعیوبیآزارودوستداشتنیجلوهدهدمورداعتمادواطمینانماقرارنگرفتهاست. «رالفدارندرف»درکتاب «انساناجتماعی»بهتبیین «انساناجتماعی»بهعنواننقطهءتلاقیفردوجامعهوحاملنقشهایاجتماعیازپیششکلگرفتهمیپردازد. ازدیدگاهدارندرف،فرددرحقیقتهماننقشهاییاستکهدرجامعهایفامیکند. اینانسانبهعنوانحاملنقشهایاجتماعیمانندانساناقتصادیوانسانروانشناسیبهتعبیراودیگرتصویرواقعیتنیستبلکهسازهایعلمیاست. دارندرفبراینباوراستکهانسانموجودیاجتماعیوچیزیبیشترازیکاستعارهءمحضوتوخالیاست. نقشهایویچیزیبیشترازنقابهاییهستندکهقابلکنارگذاردناستویارفتاراجتماعیوینیزبیشترازیککمدییاتراژدیاستکههنرپیشههادرواقعیتقادرباشندازقالبآنهابیرونآیند. قبلازهرچیزسهمشخصهنشاندهندهءمقولهءنقشهایاجتماعیبهعنوانعناصرتحلیلجامعهشناسیهستند: ۱) نقشهایاجتماعیهمانندوضعیتهامجموعهایازدستورالعملرفتاریشبهواقعیهستندکهنسبتبهفردکاملامستقلهستند. ۲) محتوایخاصآنهانهتوسطفردیخاصکهتوسطجامعهتعیینیاتغییردادهمیشود. ۳) انتظاراترفتاریکهدرنقشهاترکیبودستهبندیشدهاند،دربرابرفردباتضمینهاییظاهرمیشوند،بهنحویکهفردقادرنیستبدونضرروصدمهایخودراازالزامآنهارهاسازد. دارندرفبرایترسیمبادقتتصویرکاراکترانساناجتماعینخستبهبررسیتقابلبینفردوجامعهپرداختهاست. اونشانمیدهدکهجامعهنهتنهایکواقعیتاستبلکهواقعیتیآزارندهوناخوشاینداستکهمابدونعواقبناگواربعدیقادرنیستیمگریبانخودراازدستآنرهاکنیمونقشهایاجتماعیاجباریهستندکهبرفرداعمالمیشوند،حالچهویآنهارابهعنوانزنجیریبرامیالشخصیوچهبهعنوانتکیهگاهیکهبهویاطمینانوامنیتمیدهدتلقیکند. اینویژگی (اجباریبودن) انتظاراترفتاریازآنجاناشیمیشودکهجامعهضمانتهایاجراییرادراختیارداردکهبهکمکآنهامیتواندافرادرامجبوربهتبعیتازدستورالعملهایخودکند. والبتهانسانیکهفارغازهمهءنقشهاباشدبهسختیقادرخواهدبودبهرفتارخودشکلمشخص،معینومعناداریبدهدوبهنظرمیرسدکهتجربهارضاواقناعبیشترازنقشهاییبهدستمیآیدکهتوسطخودمابهوجودنیامدهاند. دارندرفجمعبندیخودرادراینبحثاینگونهارایهمیدهدکهمسالهءآزادیانسانبهعنوانموجودیاجتماعیمسالهءتعادلبینرفتارهایتعیینیافتهتوسطنقشهاازیکسووخودمختاریانسانازسویدیگراستکهدیالکتیکآزادیوجبرراتاییدمیکند. درگامبعدنویسنده «جامعه»رابهمعنایتمامیافرادجامعهمیداندکهتوسطنهادهایحقوقینمایندگیمیشوند. دراینمعنایمحدود،گروهمرجعتمامیجامعهدرکنارسایرگروههایمرجعدرتعیینوکنترلانتظاراتنقشواردعملمیشود. ازرهگذراینتعریف،دارندرفبهبحثدربارهءاستعارهءشخصیشدهء «جامعه»وارتباطآنبامفهومانساناجتماعیرویمیآورد. اومیگویدکهازنظرنقشهایاجتماعیواقعیتآزارندهءجامعهخودرابهعنوانمجموعهءمتراکمیازهنجارهایگروهیکموبیشمعتبروخاصیاعامترنشانمیدهد. هرگروهیبهشکلیمیکوشدتاشکلبسیاریازنقشهاراتعیینکندوبالعکسهرنقشیمیتواندنتیجهءتاثیرگروههایبسیارباشد. البتههمیشهنیزشکلیکهازاینراهبهدستمیآیدشکلیواحدوساختیمتعادلندارد. مانندتعارضاتیکهیکاستاددانشگاهبهدلیلقرارگرفتنبینسهنوعانتظاراتیعنیپژوهش،آموزشووظایفاداریدرآنقرارمیگیرد. دارندرفدربارهءآزادیفردیبراینمطلبصحهمیگذاردکهمامجازنیستیمبعضیکارهاراانجامدهیماماتاآنجاکهازآنپرهیزمیکنیمدررفتارمانآزادیم. فردهمزمانهمجامعهاستوهمجامعهنیست،یعنیازیکسوجامعهاستکهشخصیتویراشکلمیدهدوازسویدیگراینامکانبرایفردوجودداردکهدرشکلگیریجامعهموثرباشدوالبتهجامعهعلاوهبرمراجعبیرونیبهعنوانانذاردهندهوهدایتکنندهدردرونخودمارفتارماراپاداشوکیفرمیدهدوازطریقوجدانرفتارانسانهاراهدایتمیکند. رویهمرفتهدارندرف،باطرحمقولهءبنیادینانساناجتماعی،یعنیانسانحاملنقشXدرموقعیتYمعتقداستکهاینمقولهمارابهدرکآنچهکهواقعیتکموبیشمستقلجامعهنامیدهمیشودنزدیکترمیسازد. اوبانگاهیبهالگوی «انساناقتصادی»دربررسیرفتار «انساناجتماعی»تلاشیرابرایعقلانیکردنودرکبخشیهرچندکوچکازجهانیکهدرآنزندگیمیکنیمسازمانمیدهدکهدرآن «نقشاجتماعی»رلاصلیرابازیمیکند.اگرتفاوتجامعهءفئودالیوجامعهءصنعتیبرایمارکسباتغییرشیوهءتولیدوتکاملابزارتولیدازآسیاببادیبهماشینبخاررخمیدهدوبرایوبرمشخصهءبارزآنتفکیکبنگاهاقتصادیازخانوادهبود،برایدارندرفاینتحولعظیمباتفکیکنقشتربیتیوکارفرماییونیزآموزشحرفهایپدرقابلتوضیحاست. درجامعهءفئودالیهمهءایننقشهاازیکدیگرتفکیکوبعضیازآنهابهبیرونازخانوادهمنتقلمیشودوهمینمسالهیکیازعلتهایعمدهءتعارضنسلهادرجوامعجدیداست. همچنیندارندرفبراینباوراستکهخصلتیاویژگیهایفردیاعضایجامعهنیستکهتعارضاتطبقاتیرابهوجودمیآوردبلکهچگونگیتعریفاجتماعینقشهادرابعادکلاناجتماعیاستکهتعارضاتاجتماعیرابیندینگرانایننقشهابهوجودمیآورد. بهدیگرسخناینتعارضدرنقشهاستکهبهاینامرمنجرمیشودتاافرادیکهایفایآنهارابهعهدهمیگیرند،بهعنواناعضایطبقاتدارایتعارضمنافعبایکدیگرروبهروشوند. مانندآقایAوآقایBکهدریکوضعیتاجتماعیخاصدرنقشکارگروکارفرمادونقشمتعارضرادربرابریکدیگرایفامیکننداماهمیندونفرممکناستدریکوضعیتاجتماعیدیگربرایمثالبهعنواناعضاییکتیمورزشیبدوناینکهمنافعشانبایکدیگرتعارضداشتهباشدنقشهایجدیدیرابهعهدهبگیرندیادرحوزهءفردیاینتعارضبیننقشهایمختلفیکدانشمندبهعنواننقشاخلاقیونقشعلمیویممکناستوجودداشتهباشد. زمانیکهدانشمندبهعنوانیکفردمعمولیاجتماعیودارایاخلاق،عقیده،گرایشهاوسلیقههادستبهعملاجتماعیمیزندنقشهایمعمولیخودراایفامیکندوطبیعتابرارزشهاییکهبهآنمعتقداستتکیهمیکنداماهمینفرددرنقشیکدانشمنددرحوزهءواقعیتهابایدهمهءاینگرایشهاواعتقاداترادرخودمهارکندکهکاریاستسترگونهدرخورهمهکس. بحثپایانیدارندرفدرکتابهمنظریاتشورانگیزیدربارهءانسانفراسرزمینی،متعالی،آزادومستقلاستکهانسانمتعلقبهسرزمینوتاریخوفرهنگوجامعهءخاصراپشتسرگذاشتهاستوچشماندازیازآیندهراارایهمیدهدکهدرآنازجامعهشناسانمیخواهدمحورفکریخودرابرآزادیفردبنیانگذارندتاباتبلورآزادیوتوسعهءفضایآزادیدرعملاجتماعیواقتصادی،انساناجتماعیوانسانآزادمتحدویگانهشوند. رالفدارندرف )متولد 1 مي 1929( ازجامعهشناساننسبتامشهورياستكهمعتقداستدرجامعههمكشمكشوجودداردهمتوافق . ويالبتهبرآناستكهكشمكشميتواندبهتوافقمنجرشودوبالعكس )ريتزر1380(؛امادارندرفنسبتبهتواناييايجادنظريهايكهبتواندهردوبعدرادرجامعهتوضيحدهدبدگمانبود. خوداونظريهايراميپردازدكهكشمكشاجتماعيراتوضيحميدهد )همان (. اوبهپيرويازنظريهكاركردگراييساختاريدربعضيتقريراتآنمعتقداستكهجامعهمجموعهايازكنشگراناجتماعيانسانياستكهباهمرابطهمتقابلداشتهودرهركنشاجتماعيحاملنقشاجتماعيهستند. مجموعهايازنقشهاياجتماعيمرتبطبههمساختارناميدهميشود )البتهپارسونزآنرانهادمينامد( )گيروشه 1376(. ارتباطنقشهاياجتماعيباهمازنوعوابستگيدرتعريفاست؛يعنيدركمعنايهرنقشاجتماعيبدونرجوعبهنقشاجتماعيديگرامكانپذيرنخواهدبود. پارسونزمعناينقشاجتماعيرامجموعهايازانتظاراتمبتنيبرهنجارهاياجتماعيوضمانتهايمبتنيبرپاداشدهيوكيفردهيميدانست )گيروشه 1376(. بهنظرميرسدتعريفدارندرفازنقشاجتماعيچندانتفاوتوياحتيهيچتفاوتيباتعريفپارسونزيآنندارد؛امادارندرفبهايننكتهتوجهميكندكهدرهرنقشاجتماعياقتدارينهفتهاست . بهعبارتديگرنقشاجتماعيبهفرداقتداريميدهديااوراتحتاقتدارفردديگريكهواجدنقشاجتماعيديگرياستقرارميدهدوياهردو. امامنظوردارندرفازاقتدارچيست * درپاسخبايدگفتاقتدارازنظراويكيازاشكالخاقدرتدرنظروبراست . وبرمعتقدبودكهقدرتفرصتياستكهفردارادهخودراحتيباوجودمقاومتديگرانبرآنانتحميلكند )كوزر1971(. دارندرفميگفتاقتدارآنقدرتياستكهمنشاآننقشاجتماعيباشد )گيروشه 1969(. اوبهايننكتهتوجهميكندكهاقتدارامرينسبياست )ريتزر1380(. بدينسانكهفردممكناستدرارتباطبايكنقشاجتماعيواجداقتدارودرارتباطبانقشاجتماعيديگرتحتاقتدارباشد. ازنظردارندرفجامعهازواحدهاياجتماعيتشكيلشدهاست . هرواحداجتماعيازتعداديازافرادانسانيتشكيلشدهاستكهازدوحالخارجنيستنديانقشآنانبهايشاناقتدارميدهدياآنانراتحتاقتدارديگريقرارميدهد. بهاعتقاددارندرفدگرگونياجتماعيرخنميدهدمگراينكهفرآينديكهذيلابهآناشارهميشوداتفاقبيفتد. دردرجهاولبايددانستازنظردارندرفمنفعتآنانكهتحتاقتدارقراردارندايناستكهنقشهاياجتماعيموجودراتغييردهند )ريتزر 1380( ومنفعتآنانكهمقتدرهستنددرايناستكهنقشهاياجتماعيموجودراحفظكنند. ازنظراوبرايعملكردنبرطبقمنافعلازمنيستكهفردازآنآگاهيداشتهباشدوبتواندآنراشرحدهدبلكهنقشاجتماعياوباعثميشودكهاوبرطبقمنافعخودعملكند )همان (. دراينموردگيروشهانتقاديرابهدارندرفواردميداندوآناينكهموارديواقعيوجوددارندكهدرآنهاكسانيكهواجدنقشهاياجتماعياقتدارآميزبودهانددرجهتتغييرنقشهاياجتماعيموجودبهنحويكه «لزومابهنفعآنهاوحاكميتآنها»نيستاقدامكردهاند )گيروشه 1965(. بههرحالدارندرفمياندودستهمنافعتمايزقائلميشود 1- منافعآشكاريامنافعيكهآگاهانهبرطبقآنهاعملميشود. 2 - منافعپنهانيامنافعيكهغيرآگاهانهبرطبقآنهاعملميشود )ريتزر 1380(. اومعتقدبودكهدرهرواحداجتماعيشبهگروههايواجداقتداروتحتاقتدارگروهذينفعواجداقتداروتحتاقتداروگروههايكشمكشداراياقتداروتحتاقتداروجوددارد. شبهگروهافراديهستندكهدارايمنافعمشتركدرارتباطبامسالهاقتدارهستند. «گروههايذينفعگروهبهمعنايدقيقجامعهشناختيآنميباشند» )ريتزربهنقلازدارندرف 1380(؛يعنيتعداديازافرادكهبهطورمنظمباهمكنشمتقابلدارندودارايهويتمشتركگروهيميباشند )گيدنز 1989(. درگروهذينفعازميانشبهگروهعضوگيريميشود؛اماگروهكشمكشگروهيدرميانگروهذينفعاستكهعملادردرگيريهاواردميشود؛بهنظردارندرفبراياينكهدرگيريعملااتفاقبيفتدودرنتيجهبراياينكهگروهكشمكشپديدآيدشرايطيلازماستمانند «وجوداعضايكافي،فضايسياسيفراگير،وجودپيوندهايارتباطي » ونحوهعضوگيريدرشبهگروههاكهبايدساختارمندوغيرتصادفيباشدتازمينهايجادگروههايذينفعودر «
مبلغ قابل پرداخت 72,700 تومان