مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 6
نگاهي به تفاوت هاي فردي در پيشرفت يادگيري نگاهي به تفاوت هاي فردي در پيشرفت يادگيري چرا کودکي براي همه ما خاطره انگيز است؟ و حتي خاطرات تلخش ما را به ياد «بودنمان» مي اندازد؟ آيا به خاطر اين نيست که يادگيري هاي کودکي معني دار، پراحساس و همراه با تجربه هاي هدف است؟ انسان از اوان کودکي کنجکاوي خاصي نسبت به شناخت بيرون و درون خود دارد. در اين راستا با محيط درگيري حسي پيدا مي کند. با نوع ارتباطي که با دنياي جالب و پر از سوال خود دارد به تدريج حس تعلق مسووليت پذيري توانايي حل مشکلا ت و تصميم گيري به دست مي آورد و ياد مي گيرد. براي هر دانش آموز «يادگيري» تجربه اي طبيعي و لذت بخش است. چه مي شود که اين لذت با ورود او به مدرسه تبديل به يک «مساله» مي گردد و مرتب بايد براي حل آن چاره انديشي کرد؟ آيا غير از اين است که ما معلمان با تلا ش خودمان و گرفتن قدرت فعاليت از دانش آموز يادگيري را براي او مصنوعي و مشکل مي کنيم؟ روش هاي فعلي ما معلمان، بيشتر در جهت تقويت وظيفه کم اهميت تر مغز يعني «حافظه» تلا ش مي کند و از هدف اصلي خود که «تفکر» مي باشد دور افتاده است. در آموزش و پرورش متکي به حافظه که بحث کمتري در کلا س به منظور بالا رفتن شناخت و قدرت درک دانش آموزان صورت مي گيرد هرچند ممکن است فراگير به آزمون ها پاسخ صحيح بدهد ولي به علت آنکه ما شناخت کافي از تفاوت هاي فردي و استعدادهاي ذاتي دانش آموز نداريم، استعدادهاي ذاتي او شکوفا نمي شود و آنچه بيش از همه دانش آموز را از نيل به هدف باز مي دارد اعتمادي به خود و نيروهاي پويايي درونش براي رشد و پيشرفت است. امروزه نقش تعليم و تربيت در اصلا ح فرد و جامعه چنان بارز است که هيچ کشوري را در
مبلغ قابل پرداخت 11,000 تومان