مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 39
فهرست عنوان صفحه مقدمه 1 دوران جوانی و خدمت در دربارپادشاهان 2 سفرنامه 6 خوابی شگفت 7 فضيلت سخن گفتن 13 درون علم به معنای دانش چيست؟ 15 خوان الاخوان 15 سخن اندر اثبات جسد و تجانس 16 آثار منظوم ناصر خسرو 18 موضوع قصيده 18 مرگ در تنهايی 20 مقدمه : حكيم ابومعين ناصرخسرو قبادياني بلخي يكي از سخنسرايان و نويسندگان توانا و انديشهوران برجسته ايران است. كه به سبب آثار گرانقدر و متعددي كه از وي به يادگار مانده در ميان گويندگان و متفكران ايراني داراي منزلتي بس والاست. وي به سال 394 هجري قمري يعني اواخر سده چهارم در روستاي قباديان بلخ ديده به جهان گشود زندگاني پرفراز و نشيب او با بسياري از حوادث تلخ و شيرين نيز همراه بود. ناصرخسرو ازكودكي به كسب دانس پرداخت و از علوم و فنون گوناگون مانند ادبيات، رياضيات، فقه و تاريخ اديان ديگر علوم بهره برد. اگر در دوران جواني چنانكه خود اشاره كرده چندي در غفلت و بيخبري به سر برد. اما از حدود چهلسالگي جان آگاهش به بيداري رسيد. از آن پس همواره در طريق حق گام برداشت و آثارش را در خدمت نشر دانش و آگاهي مردم اين سرزمين قرارداد. دوران جواني و خدمت در دربار پادشاهان: ناصرخسرو بيستو پنج ساله بود كه به بلخ رفت و به دربار سلاطين غزنوي راه جست. در اين هنگام يمينالدوله سلطان محمود غزنوي د ربلخ بود. گمان ميرود كه روي آوردن ناصرخسرو به دربار پادشاه مشهور غزنوي به منظور دستيابي به حال و ثروت نبوده، زيرا ناصرخسرو از خاندان محتشمي بود ميتوان گفت سبب اين كار يعني همواره در خدمت درباربودن كسب شهرت و قدرت و همنشيني با بزرگان و شاعراني بود كه چهارصد شاعر نسبت داده شده به دربار با شكوه بودهاند. با توجه به اينكه در قرنهاي پنجم و ششم بيشتر شاعران
مبلغ قابل پرداخت 17,500 تومان