مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 26
ماخذشناسى سيره فلسفى امام خمينى حسينعلى رحمتى سرآغاز تاريخ تمدن بشرى در طول حيات خود شخصيتهاى گوناگونى را به چشم ديدهاست كه هر كدام به گونهاى و در محدودهاى خاص در صحنه انديشه و عمل به نقش آفرينى پرداختهاند و شعاع تاثير هر كدام از آنان، بستگى به ابعاد وجودى شان داشته است. اغلب شخصيتهاى مؤثر در تاريخ، انسانهايى بودهاند كه به يك يا چند جنبه محدود از جنبههاى شخصيتى خويش توجه كرده و از ابعاد ديگر غفلت نمودهاند. در تاريخ پرفراز و نشيب اسلام و مسلمين نيز انسانهايى كه بيشترين نزديكى را به انسان آرمانى اسلام يعنى انسان كامل داشته باشند كم شمارند، لكن همين تعداد به ظاهر اندك، تاثيراتى بس شگرف در هدايت جوامع به سوى فلاح و رستگارى داشتهاند. اگر حجاب معاصرت و حب و بغضهاى افراطى و تفريطى كه مانع شناخت واقع بينانه افراد مىشوند را به كنار نهيم، مىتوانيم به جرات بگوييم كه امام خمينى (ره) از جمله اين شخصيتهاى ذووجوه و نادر الوجود است. براى اثبات اين سخن همين بس كه اسفار اربعه حيات علمى و عملى او، در برگيرنده حوزه وسيعى از: فقه، عرفان، فلسفه، اصول، سياست، تفسير، تعليم و تربيت و حديثشناسى مىباشد. (1) درباره وى مىتوان از زبان ابوالعلاء معرى آنچنان كه در وصف سيد مرتضى سروده است چنين گفت: ياسائلى عنه فيما جئت تساله الا هو الرجل العارى من العار لو جئته لرايت الناس فى رجل و الدهر فى ساعه و الارض فى دار (2) سخن در باره جنبههاى مختلف تفكر امام خمينى را به فرصتى ديگر واگذار كرده و اينك فقط بهبيان چند نكته درباره سيره فلسفى ايشان بسنده مىكنيم: الف) امام يك فيلسوف محض كه نقد عمر خويش بر سر
مبلغ قابل پرداخت 13,100 تومان