مرجع فایل - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 54
«بسمهتعالي» موضوع تحقيق: قاعده ضمان يد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ورامين- پيشوا قواعد فقه 2 استاد راهنما: جناب آقاي دكتر رستمي پروژه تحقيقاتي دوره كارشناسي رشته تحصيلي: حقوق قضايي سال تحصيلي 84-83 گردآورندگان: زهرا هداوندميرزايي فاطمه حسنآباد كاشاني معناي لغوي ضمان در اينكه لغت ضمان از چه كلمهاي مشتق شده اختلاف ميباشد. برخي ميگويند ضمان از ضم به معناي ضميمه شدن چيزي به چيز ديگر است. در حاليكه اكثر لغويون ضمان را در مصدر ضمن ميدانند كه معناي آن چيزي را به عهده كسي نهادن ميباشد. قول اول را صاحب كشافالقناع گفته است. او ميگويد: «ضمان مشتق از ضم است» و در ادامه ميافزايد: «اگر اشكال شود به اينكه لامالفعل در ضمان «نون» است در حاليكه در ضم «ميم» است در پاسخ گفته ميشود اين به خاطر اشتقاق اكبر است. و منظور اين است كه ضمان با توجه به معناي آن در بسياري از حروف اصلي نيز با «ضم» مشترك است. اما قائلين دوم بسيارند كه در ذيل به برخي از آنها اشاره ميشود: درالقاموس آمده است: «ضمن الشيء و به كعلم ضماناً و ضمناً فهو ضمين كفله» مؤلف «تاجالعروس» ميگويد: «ضمن الشيء به معني تضمنه و منه قولهم، مضمون الكتاب كذا وكذا» در لسانالعرب چنين آمده: «ضمن: الضمين! ضمنالشيء و به ضمناً و ضمانا، كفل به و ضمنه اياه كفله» از تمام نظارت درمييابيم كه ضمان مأخوذ از «ضمن» است و نه «ضم» پس هرگاه گفته شود: ضمنت مالك معناي آن اين است كه «من آن را به ملكيت خودم درآوردم و عهده من به آن مشغول است» نه اينكه «من مال تو را به مال خودم ضميمه كردم» زيرا اين معني غلط است و علت بطلان اين است كه اگر اصل
مبلغ قابل پرداخت 22,700 تومان